در متون ترجمه شده گاهی لازم می شود که مترجم معادل زبان اصلی یک کلمه را ذکر کند تا خواننده شیر فهم شود که این کلمه معادل چه لغتی در زبان مبدا بوده . در بعضی از نوشته های غیر ترجمه ای نیز نویسنده از لغاتی استفاده می کند که کارکرد مشخص ، واضح و معروفی در علم مربوط به آن نوشته دارند . در این حالت نیز نویسنده در جلوی کلمه خودش به معادل اصلی آن کلمه در زبان مبدا اشاره می کند تا به خوانندگان بفهماند که بحث او از چه منبا علمی ای سرچشمه می گیرد . مثلا چیزی مثل مثال زیر :
این پرسش ها انسان شناسى را نه تنها به درک بهتر پیچیدگى هاى تجربه مدرنیته فرا مى خواند بلکه آن را به تمییز ویژگى هاى سنت هاى گفتمانى مختلف (Discursive Traditions) ملزم مى سازد.
اما جدیدا در بسیاری از نوشته های روزنامه ای با پدیده جالبی رو به رو شده ایم . استفاده از پس نویس های بی فایده انگلیسی در پس کلمات .
نوشته زیر را بخوانید :
راننده دست زن را پس مى زند و در حال که زیر باران خیس شده است مى گوید: «هر موقع کارى داشتین به من زنگ بزنین.» یک دنیا امید و تنهایى در این جمله نهفته است.تقریباً ساختار تمامى داستان هاى این مجموعه چنین است. یک کارکرد (FUNCTION) بنیادین که به جهان داستانى خسرو دوامى انگیزه حرکت مى دهد.
و یا :
. به جاى پیکارى میان «راست و چپ» (right and left) ،ما با پیکارى میان «راست و غلط» (right and wrong) روبه روایم.
واقعا این پس نویس ها چه کارکردی بر روی متون فوق دارند ؟ آیا ذکر کلمه Function بعد از کارکرد قرار است نماینده یک اصطلاح در نقد ادبی باشد ؟ یک بار دیگر بر کردید و جمله را بخوانید . قرار است چه مفهومی از این جمله دستگیرمان شود که حضور Function مهم شده است ؟
حالا مثال دوم را نگاه کنید . استفاده از کلمات انگلیسی در این جملات واقعا خنده دار است . نویسنده به جای استفاده از کلمه درست در جمله دوم از کلمه راست استفاده کرده ( برای حفظ وزن جمله!) و فکر کرده که ممکن است خواننده این طنازی ادبی! او را نگیرد و به قولی گیج بزند . پس معادلهای انگلیسی آنها را هم توی پرانتز گذاشته تا طنازی ادبی خودش را برجسته کند . یعنی فرض کردن ضریب هوشی هویج برای یک خواننده .
این دو مثال نمونه های خیلی ساده و کوچکی از این جریان جدید هستند . کافی است که روزنامه ای را باز کنید و به صفحه ادبیات و یا اندیشه آن نگاهی بیندازید . قول می دهم که دست خالی بر نمی گردید !
فکر می کنم که بهتر است سردبیران محترم روزنامه ها قبل از هر نوشته ای مدرک زبان انگلیسی نویسنده محترم آن نوشته را هم چاپ کنند تا نویسنده با خیال راحت به سراغ نوشتن مطلبش برود و به دنبال توجیه!!! مخاطب نباشد .
راجع به وفاداران به قلم باید بگم که صدای تق تق صفحه کلید بیشتر از کشیده شدن مداد روی کاغذ می چسبه!
ای ولله:)) خیلی باحال بود:)
آفرین. جالب بود.
سلام پیمان - به گمان من هم دقیقا نمایش همین چیزیه که تیتر کردی (( همه فهمیدند که شما انگلیسی بلدید! )) ...
گناه داشت.. چرا اینقدر ضایعش کردی !!!
خسته نباشین...سلام دوست عزیز... ما برای کسب درآمد از اینترنت محیطی شفاف و ساده برایتان مهیا نموده ایم....مطالب جالب و جدیدی رو در مورد تنها راه قانونی کسب درآمد از اینترنت در---ایران--- توسط یک سایت فرهنگی و3شرکت بزرگ ایرانی وحمایت کلیه بانکهای سیستم طرح شتاب که موفق به راه اندازی سیستم بازاریابی شبکه ای جالبی شده اند ...را نوشته ام و شمامیتوانید از هر نظر به آن اطمینان داشته باشید ... شانسی که شاید دیگر سراغ شمانیاید!!!!!!
www.MuchMoney2005.blogfa.com ( ایران ---- ر یا ل )
mee_mee_2000@hotmail.com
سلام
در آسمان آبی به این مطلبتان لینک داده شد!
ضمنا فیلمهای هفته هم ایده جالبی است.
موفق باشید!
م