اگه داستان گرمای این آدم رو نخوندین برین بخونین .

عجب آدم کار درستیه این خانوم:





از اون چند تا دوست و رفیقی که توی این اوضاع هنوزم گاهی به اینجا سر میزنن ممنونم.امیدوارم بتونم برگردم.

اثر پروانه


در سال 1961 دانشمندی به نام ادوارد لورنز نظریه جالبی را ارائه کرد . مطابق نظریه لورنز گاهی جزئیات بسیار ناچیز و کم اهمیت تاثیرات عظیم و شگفت آوری بر روی کل روند شکل گیری یک ماجرا و یا پدیده می گذارند . البته هدف اصلی لورنز از مطالعاتش بررسی امکان پذیری پیش بینی وضعیت آب و هوایی یک منطقه بود  . مطابق نظریه او جزئیات بسیار زیادی که در شکل گیری یک وضعیت آب و هوایی نقش دارند آنقدر زیادند که عملا نمی توان تمامی آنها را تعین نمود . از طرفی تاثیرات این جزئیات ناچیز و کم اهمیت گاهی آنقدر مهم و چشمگیر می شود که  از هیچ کدام از آنها نمی توان چشم پوشید . این جمله معروف هم از همین آقای لورنز است : بال زدن یک پروانه در برزیل می تواند  گردبادی را در تگزاس ایجاد کند. عنوان فیلم اثر پروانه نیز از همین جمله گرفته شده است .به همین خاطر هم من معتقدم که ترجمه درست اسم این فیلم همان اثر پروانه است و نه اثر پروانه ای . شخصیت اصلی این فیلم با رفت و برگشتهایش در زمان سعی در تغییر لحظاتی خاص از زندگیش دارد . با تغییر هرکدام از این لحظه ها کل روند روایت تغییر می کند و تمامی شخصیتها در زندگی و موقعیتهای جدیدی قرار می گیرند . موتیف سفر در زمان در این فیلم به شکلی کاملا تازه و دست نخورده به بازی گرفته شده و به جای مطرح ساختن جنبه های ماجرا جویانه به مسائل هستی شناختی می پردازد . طرح فیلم نامه این فیلم و پرداخت آن یکی از حساب شده ترین آثاری است که در این چند ساله در هالیوود به نگارش درآمده . پرداخت آن همه داستان تنیده در هم و چفت کردن آنها بی هیچ لغزشی در روایت و شخصیت پردازی هنر واقعا کم نظیری است . البته کارگردانان این فیلم قبلا با ساخت فیلم سرنوشت نهایی 2 ثابت کرده بودند که توانیی پرداخت داستانهایی از این دست را دارند( هرچند که بین این دو فیلم تفاوتهای بسیاری هست) . پایان بندی این فیلم هم بسیار موفق از کار درآمده . جایی که بیننده متوجه می شود که مشغول تماشای قسمتی از روایت دایره واری بوده است که کل هستی موجودی به نام کچر ( شخصیت اصلی فیلم ) را شکل می دهد . به عبارت دیگر ، تمامی بارداری های مادر کچر تا قبل از تولد او به خفگی و مرگ نوزاد در لحظه آخر و در رحم مادر منجر می شده است . در بازگشت پایانی کچر ما نوزادی را می بینیم که درست قبل از تولد در رحم مادر بیدار می شود و همانجا هم می میرد . نوزادی که خود کچر است . در حقیقت در این لحظه ، روایت خفگی نوزادهای پیشین مادر کچر با زندگی تنها نوزاد باقی مانده پیوند می خورد و ما احساس می کنیم که قسمتی از یک روایت دایره وار و کلی تر را شاهد بوده ایم . روایتی که در آن نوزادهای مرده و زنده با هم یکی می شوند . البته استفاده های فیلم از نظریه آشوب بیشتر داستان پردازانه است تا فلسفی و  علمی . بررسی جزئیات و تاثیر لحظات گذرا در شکل دهی  پلات سیال روایت و یا همان پلات دینامیک اثر همه و همه در خدمت جذابیت بیشتر داستان قرار دارند تا طرح عریان و آشکار مسائل فلسقی . البته باید اقرار کرد که در پس زمینه این داستان جذاب امکاناتی جذاب و هستی شناسانه برای بیننده ایجاد شده است . امکاناتی که کلیت فیلم را از حد یک داستان پردازی صرف دور می کند و به مرزهای جدیدی می رساند . ( در صورتی که فیلم را ندیده اید می توانید داستان آن را در شماره جدید ماهنامه  فیلم بخوانید )


متن انگلیسی مصاحبه من با استانیسلاو لم خالق رمان سولاریس


برای خواندن متن انگلیسی مصاحبه با استانیسلاو لم می توانید از آدرس زیر استفاده کنید :

مصاحبه با استانیسلاو لم

این سایت ،سایت شخصی استانیسلاو لم است که به وسیله پسرش توماسز لم اداره می شود . برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر می توانید از مطالب خود سایت استفاده کنید .

به علاوه این مصاحبه به زودی به روسی ترجمه می شود و در سایت stanislawlem.ru قابل دسترسی خواهد بود .
متن فارسی مصاحبه هم به زودی در روزنامه شرق به چاپ خواهد رسید .



استانیسلاو  لم